ه كه تا اونجا صبر كرد اون دو قدم وچرا نرفت تو؟!:|

مامان باباي همون دختر بچه هم كه همسايه امون شده بودن امروز كم از بچه اشون نداشتن خو ريلكستر از بچه پايين وبالا و همه رو كشيدن و...:| ما باس چشمامونو ميبستيم از كنارشون رد ميشديم:/ ربا نسبتا محترم داشتن يه كم اطرافيان وبا دود چيز(به دليل عدم اجازه ي پخش از اوردن نام شئي مذكور عاجزيم)مشعوف ميكردن !

خيليام با دود قليون و... خلاص